سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گناهى که پس از آن مهلت دو رکعت نماز گزاردن داشته باشم مرا اندوهگین نمى‏دارد . [نهج البلاغه]

بهار bahar

Powerd by: Parsiblog ® team.
حاصل زندگیم و امید زندگیم(سه شنبه 94 شهریور 24 ساعت 12:55 عصر )

مهدی جان دوستت دارم تا ابد.



» منتظر
»» نظرات دیگران ( نظر)

شروعی دوباره با رویکرد آموزشی(دوشنبه 94 تیر 29 ساعت 5:51 عصر )

تصمیم دارم از این به بعد وبلاگ خود را به صورت آموزشی به خصوص برای استفاده دانش آموزان ابتدایی و معلمان و همکاران زحمت کش تنظیم کنم . باشد که مورد استفاده قرار گیرد.


» منتظر
»» نظرات دیگران ( نظر)

تشکر(پنج شنبه 91 تیر 1 ساعت 1:9 عصر )
از تمام معلمان عزیزم سپاس گزارم بخصوص استاد گرامی جناب آقای ملخاصی که یک ترم زحمت ما را کشیدند.

» منتظر
»» نظرات دیگران ( نظر)

آرزوی قبولی در آزمون وکالت(پنج شنبه 91 تیر 1 ساعت 1:4 عصر )

با سلام خدمت دوست زندگانیم

امیدوارم در تمام روزهایت و کارهایت پیروز باشی.

دوست دارم


» منتظر
»» نظرات دیگران ( نظر)

عید نوروز(جمعه 87 اسفند 16 ساعت 7:24 عصر )

» منتظر
»» نظرات دیگران ( نظر)

با تریک عید نوروزبر همه ایرانیان(جمعه 87 اسفند 16 ساعت 7:17 عصر )

با سلام به همه عزیزان و وبلاگ گردان محترم

از اینکه به وبلاگ ما هم یه سر زدیدمتشکرم

با توجه به هیام آخر سال و فرا رسیدن سال جدید مطالبی در مورد عیدنوروز براتون دارم امید است از خواندن آن لذت کافی ببرید.

 

نوروز

 نوروز در گاهشماری هجری خورشیدی با اولین روز از فصل بهار مصادف استنوروز یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

زمان نوروز

جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز می‌شود. در علم ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم‌کره شمالی زمین به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سمت شمال آسمان می‌رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می‌شود،[?] و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است. نوروز در تقویم میلادی با ?? یا ?? مارس مطابقت دارد. [?]

 در کشورهای ایران و افغانستان که از تقویم هجری خورشیدی استفاده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال محسوب نمی‌شود.[?]

 واژه? نوروز

واژه نوروز یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژه? فارسی «نو» و «روز» به وجود آمده است. این نام در دو معنی به‌کار می‌رود:[

 ایرانیان باستان از نوروز به عنوان ناوا سرِدا یعنی سال نو یاد می‌کردند. مردمان ایرانی آسیای میانه نیز در زمان سغدیان و خوارزمشاهیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی به معنای سال نو می‌نامیدند.

 واژه نوروز در الفبای لاتین

در متون مختلف لاتین، بخش نخست کلمه نوروز با املای No ،Now ،Nov و Naw و بخش دوم آن با املای Ruz، Rooz و Rouz نوشته شده است. در برخی از مواقع این دو بخش پشت سر هم و در برخی مواقع با فاصله نوشته می‌شود. اما به اعتقاد دکتر احسان یارشاطر بنیان‌گذار دانشنامه ایرانیکا، نگارش این کلمه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آواشناسی، به شکل Nowruz توصیه می‌شود. این شکل از املای کلمه نوروز، هم‌اکنون در نوشته‌های یونسکو و بسیاری از متون سیاسی مراعات می‌شود.[?]

 تاریخچه

منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست،[?] اما این جشن، قدمتی سه هزار ساله دارد و قدیمی‌ترین آیین ملی در جهان به شمار می‌رود. در برخی از متون کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متون، کیومرث به‌عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده است.[?] ابداع نوروز در شاهنامه، بدین صورت روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان منور شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.[?]

 برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به ??? سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش به بابل بازمی‌گردد.[?] همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده است.[?] اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.[?]

 نوروز در زمان هخامنشیان

 ناره مراسم تقدیم هدایا به پادشاه ایران در تخت جمشید. برخی از پژوهشگران، این مراسم را به نوروز مربوط می‌دانند.کوروش دوم، بنیان‌گذار هخامنشیان، نوروز را در سال ??? قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامه‌هایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکان‌های عمومی و منازل شخصی و بخشش محکومان را اجرا می‌نمود.[?] این آیین‌ها در زمان سایر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار می‌شده است. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می‌شد. البته در سنگ‌نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، به‌طور مستقیم اشاره‌ای به برگزاری نوروز نشده است.[?] اما مطالعات بر روی این سنگ‌نوشته‌ها نشان می‌دهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشن‌های نوروز آشنا بوده‌اند،[?] و هخامنشیان نوروز را با شکوه و عظمت جشن می‌گرفته‌اند.[?][?] شواهد نشان می‌دهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ??? قبل از میلاد سکه‌ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک طرف آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است.[?]

 در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازه‌ای زمانی بین ?? اسفند تا ?? اردیبهشت برگزار می‌شده است.[?]


» منتظر
»» نظرات دیگران ( نظر)

عید غدیر در سیره اهل‏بیت(ع)(پنج شنبه 87 آذر 21 ساعت 6:52 عصر )
غدیر، تنها نه به عنوان «روزى تاریخى‏» ، بلکه به عنوان یک‏«عید اسلامى‏» مطرح است. عید بودن آن نیز، مراسم و سنتهاى خاصى‏را مى‏طلبد و نه تنها باید آن را عید دانست، بلکه باید آن را عید گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظیم شعائر دینى، آن‏را بزرگ داشت و برشکوه آن افزود، تا ارزشهاى نهفته در این روزعظیم، همواره زنده بماند و سیره معصومین(علیهم السلام)احیاگردد.

مسابقه «غدیر» و «عیدگرفتن‏» این روز مقدس، به زمان ‏پیامبراکرم(ص)مى‏رسد. در دوران ائمه دیگر نیز این سنت دینى‏ادامه داشته و امینان وحى الهى، همچون امام صادق(ع)و امام‏رضا(ع)آن را آشکار ساخته و یادش را گرامى و زنده نگه مى‏داشتند. پیش از آنان نیز، امیرالمومنین(ع)احیاگر این عید بود.

رمز عید بودن «غدیر» نیز، کمال دین و اتمام نعمت در سایه‏تداوم خط رسالت در شکل و قالب امامت‏ بود. به فرمان پیامبر خدا(ص)مسلمانان مامور شدند «ولایت‏» را به‏صاحب ولایت تبریک گویند و با آن حضرت بیعت کنند. رسول خدا نیزبراین نعمت الهى شادمانى کرد و فرمود: «الحمدلله الذى فضلناعلى جمیع العالمین.»

آیه قرآن که به صراحت، این روز را روز اکمال دین و خشنودى‏پروردگار از این واقعه و این تعیین وصى دانسته، رمزدیگرى ازعید بودن غدیرخم است. فرخندگى این روز و عظمت این مراسم و عیدبودن غدیر، در آن روز و لحظه برهمگان روشن بود. این نکته راحتى «طارق بن شهاب‏» مسیحى که در مجلس عمربن خطاب حضور داشت،فهمیده بود که گفت: اگر این آیه(الیوم اکملت لکم‏دینکم...)(مائده / 3) در میان ما نازل شده بود، روز نزول آیه‏را عید مى‏گرفتیم. هیچ یک از حاضران نیز حرف او را رد نکردند. خود عمر نیز سخنى گفت که به نوعى پذیرش حرف او بود.
عید گرفتن غدیر
غدیر، تنها نه به عنوان «روزى تاریخى‏» ، بلکه به عنوان یک‏«عید اسلامى‏» مطرح است. عید بودن آن نیز، مراسم و سنتهاى خاصى‏را مى‏طلبد و نه تنها باید آن را عید دانست، بلکه باید آن را عید گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظیم شعائر دینى، آن‏را بزرگ داشت و برشکوه آن افزود، تا ارزشهاى نهفته در این روزعظیم، همواره زنده بماند و سیره معصومین(علیهم السلام)احیاگردد.
همه این ویژگیها براى این روز بزرگ، موقعیتى والا و ارزشمندپدید آورد، آنچنان که رسول خدا(ص)و ائمه هدى و مومنانى که پیروآنان بودند، از موقعیت این روز شادمان بودند. مقصود ما از«عیدگرفتن‏» این روز نیز همین است. خود حضرت رسول نیز به این‏نکته اشاره و تصریح فرموده است، از جمله در روایتى که ‏مى‏فرماید: «روز غدیرخم، برترین اعیاد امت من است، روزى است که خداى‏متعال مرا فرمان داد تا برادرم على‏بن ابى‏طالب را به عنوان‏پرچمى هدایتگر براى امتم تعیین کنم که پس از من به وسیله اوراهنمایى شوند، و آن، روزى است که خداوند در آن روز، دین راکامل ساخت و نعمت را بر امتم به کمال و تمام رساند و اسلام رابه عنوان دین، برایشان پسندید.»

کلام دیگر پیامبر(ص)که فرموده بود: «به من تهنیت‏بگویید، به‏من تهنیت‏بگویید.» نیز نشان دهنده همین عید بودن روز غدیر درکلام حضرت رسول است.
خود امیرالمومنین(ع)در ادامه خط پیامبر، این روز را عید گرفت‏و در سالى که روز جمعه با روز غدیر مصادف شده بود، در ضمن خطبه‏ عید فرمود: «خداوند متعال براى شما مومنان، امروز دو عید بزرگ وشکوهمند را مقارن قرار داده است که کمال هرکدام به دیگرى است،تا نیکى واحسان خویش را در باره شما کامل سازد و شما را به راه‏رشد برساند و شما را دنباله‏رو کسانى قرار دهد که بانور هدایتش‏روشنایى گرفته‏اند و شما را به راه نیکوى خویش ببرد و به نحوکامل از شما پذیرایى کند. پس جمعه را محل گردهمایى شما قرارداده و به آن فراخوانده است، تا گذشته را پاک سازد و آلودگیهاى‏جمعه تا جمعه را بشوید، نیز براى یادآورى مومنان و بیان خشیت‏تقوا پیشگان مقرر ساخته است و پاداشى چند برابر پاداشهاى‏مطیعان در روزهاى دیگر قرار داده و کمال این عید، فرمانبردارى‏از امرالهى و پرهیز از نهى او و گردن نهادن به طاعت اوست. پس‏توحید خدا، جز با اعتراف به نبوت پیامبر(ص)پذیرفته نیست و دین،جز با قبول ولایت‏به امر الهى قبول نمى‏شود و اسباب طاعت‏خدا جزبا چنگ زدن به دستگیره‏هاى خدا و اهل‏ولایت، سامان نمى‏پذیرد.

خداوند در روز غدیر، برپیامبرش چیزى نازل کرد که بیانگراراده‏اش در باره خالصان و برگزیدگان است و او را فرمان داد که‏پیام را ابلاغ کند و از بیماردلان و منافقان هراس نداشته باشد وحفاظت او را عهده دار باشد... .
(تا آنجا که فرمود:)رحمت‏ خدا برشماباد! پس از پایان این‏تجمع، به خانه‏ها برگردید و به خانواده خود، وسعت و گشایش دهیدو به برادران خود نیکى کنید و خداوند را بر نعمتى که ارزانى‏تان‏کرده، سپاس گویید. باهم باشید، تا خداوند هم متحدتان سازد، به‏یکدیگر نیکى کنید، تا خداوند هم الفت‏شما را پایدار کند، ازنعمت الهى به یکدیگر هدیه دهید، آن گونه که خداوند برشما منت‏نهاده و پاداش آن را در این روز، چندین برابر عیدهاى گذشته وآینده قرار داده است. نیکى دراین روز، ثروت را مى‏افزاید و عمررا طولانى مى‏کند. ابراز عاطفه و محبت‏به هم در این روز، موجب‏رحمت و لطف خدا مى‏شود. تا مى‏توانید، در این روز از وجودتان خرج‏خانواده و برادرانتان کنید و در برخوردها و ملاقاتها ابرازشادمانى و سرور کنید... »

آیین عید غدیر و ائمه
ائمه اهل‏بیت(علیهم السلام)، این روز را شناخته و شناسانده وآن را عید نامیدند و همه مسلمانان را به عیدگرفتن آن دستوردادند و فضیلت آن روز و ثواب نیکوکارى در آن را بیان کردند.

فرات بن احنف مى‏گوید: به امام صادق(ع)عرض کردم: جانم فدایت!
آیا مسلمانان عیدى برتر از عید فطر و قربان و جمعه و روز عرفه‏دارند؟ فرمود: آرى! با فضیلت‏ترین، بزرگترین و شریفترین روز عیدنزد خداوند، روزى است که خدا دین را در آن کامل ساخت وبرپیامبرش محمد(ص)این آیه را نازل فرمود: (الیوم اکملت لکم‏دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا)گفتم: آن‏کدام روز بود؟ فرمود: هرگاه یکى از پیامبران بنى‏اسرائیل‏مى‏خواست جانشین خود را تعیین کند و انجام مى‏داد، آن روز را عیدقرار مى‏دادند. آن روز، روزى است که پیامبر اکرم(ص)على(ع)را به‏عنوان هادى امت نصب کرد و این آیه نازل شد و دین کامل گشت ونعمت‏خدا بر مومنان، تمام‏شد. گفتم: آن روز، کدام روز از سال‏است؟ فرمود: روزها جلو و عقب مى‏افتد، گاهى شنبه است، گاهى یک‏شنبه، گاهى دوشنبه، تا... آخر هفته. گفتم: در آن روز، چه کارى‏سزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود: آن روز، روز عبادت و نماز وشکر و حمد خداوند و شادمانى است، به خاطر منتى که خدا بر شمانهاد و ولایت ما را قرار داد. دوست دارم که آن روز را روزه ‏بگیرید.
حسن بن راشد از امام صادق(ع)روایت مى‏کند که: به آن حضرت عرض‏کردم: جانم فدایت! آیا مسلمانان را جز عید فطر و قربان، عیدى‏است؟ فرمود: آرى اى حسن! بزرگتر و شریف‏تر از آن دو. پرسیدم: چه‏ روزى است؟ فرمود: روزى که امیرالمومنین(ع)به عنوان نشانه ‏راهنما براى مردم منصوب شد. گفتم: فداى شما! در آن روز چه کارى‏سزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود: روزه مى‏گیرى و برپیامبر ودودمانش درود مى‏فرستى و از آنان که در حقشان ستم کردند، به‏درگاه خدا تبرى مى‏جویى. همانا پیامبران الهى به اوصیاء خویش‏دستور مى‏دادند روزى را که جانشین تعیین شده، «عید» بگیرند. پرسیدم: پاداش کسى که آن روز را روزه بگیرد چیست؟ فرمود: برابربا روزه شصت ماه است.
عبدالرحمان بن سالم نیز از پدرش روایت کرده که: از حضرت‏صادق(ع)پرسیدم: آیا مسلمانان غیر از جمعه، قربان و فطر، عیدى‏دارند؟ فرمود: آرى، عیدى محترم‏تر. گفتم: چه روز؟ فرمود: روزى‏که حضرت رسول(ص)، امیرالمومنین(ع)را به امامت منصوب کرد وفرمود: «من کنت مولاه فهذا على مولاه‏» . عرض کردم: آن روز، چه‏روزى است؟ فرمود: به روزش چه کاردارى؟ سال در گردش است، ولى آن‏روز، هیجدهم ذى‏حجه است. پرسیدم: در آن روز شایسته است چه کارى‏انجام شود؟ فرمود: در آن روز، با روزه و عبادت و یادکردن محمدو آل محمد، خداوند را یاد مى‏کنید. همانا پیامبراکرم(ص) توصیه‏فرمود که مردم این روز را عیدبگیرند. پیامبران همه چنین‏مى‏کردند و به جانشینان خود وصیت مى‏کردند که روز تعیین جانشین‏را عید بگیرند.

امام صادق(ع)نیز روزه غدیرخم را برابر با صد حج و عمره مقبول‏نزد خداوند مى‏دانست و آن را «عید بزرگ خدا» مى‏شمرد.
در «خصال‏» صدوق از مفضل بن عمر روایت‏شده که: به حضرت‏صادق(ع)عرض کردم: مسلمانان چند عید دارند؟ فرمود: چهارعید. گفتم: عید فطر و قربان و جمعه را مى‏دانم. فرمود: برتر از آنهاروز هیجدهم ذى‏حجه است. روزى که پیامبرخدا(ص)، (دست)حضرت‏امیر(ع)را بلند کرد و او را حجت‏بر مردم قرار داد. پرسیدم: دراین روز، چه باید بکنیم؟ فرمود: با آنکه هرلحظه باید خدا راشکر کرد، ولى دراین روز، به شکرانه نعمت الهى باید روزه گرفت. انبیاى دیگر نیز این گونه به اوصیاى خود سفارش مى‏کردند که روزمعرفى وصى را روزه بدارند و عید بگیرند.

در حدیث دیگرى در «مصباح‏» شیخ طوسى‏» امام صادق(ع)آن روزرا روزى عظیم و مورد احترام معرفى کرده است که خداوند حرمت آن‏را برمومنان گرامى داشته و دینشان را کامل ساخته و نعمت رابرآنان تمام نموده است و در این روز، با آنان عهد و میثاق خویش‏را تجدید کرده است. امام، غدیرخم را روز عید و شادمانى و سرورو روز روزه شکرانه دانسته که روزه‏اش معادل شصت ماه از ماههاى‏حرام(محرم، رجب، ذى قعده و ذى حجه)است.

در حدیثى دیگر است که، حضرت صادق(ع)در حضور جمعى از هواداران‏و شیعیانش فرمود: آیا روزى را که خداوند، با آن روز، اسلام رااستوار ساخت و فروغ دین را آشکار کرد و آن را براى ما و دوستان‏و شیعیانمان عید قرار داد، مى‏شناسید؟ گفتند: خدا و رسول وفرزند پیامبر داناتر است، آیا روز فطر است؟ فرمود: نه. گفتند: روز قربان است؟ فرمود: نه، هرچند این دو روز، بسیار مهم وبزرگند، اما روز «فروغ دین‏» از اینها برتر است، یعنى روزهیجدهم ذى حجه... . فیاض بن محمدبن عمر طوسى در سال 259(درحالى که خودش 90 سال داشت.)گفته است که حضرت رضا(ع) را در روزغدیر ملاقات کردم، درحالى که در محضر او جمعى از یاران خاص وى‏بودند و امام(ع)آنان را براى افطار نگاه داشته بود و به‏خانه‏هاى آنان نیز طعام و خلعت و هدایا، حتى کفش و انگشترفرستاده بود و وضع آنان و اطرافیان خود را دگرگون ساخته بود وپیوسته فضیلت و سابقه این روز بزرگ را یاد مى‏فرمود.
محمدبن علاء همدانى و یحیى بن‏جریح بغدادى مى‏گویند: ما به قصد دیدار احمدبن اسحاق قمى (از اصحاب امام عسکرى«ع‏») درشهر قم به درخانه‏اش رفته، در زدیم. دخترکى آمد. از او درباره احمدبن اسحاق پرسیدیم. گفت: او مشغول عید خودش است، امروزعید است. گفتیم: سبحان الله! عید شیعیان چهارتاست: عیدقربان،فطر، غدیر و جمعه. این نیز نشان دهنده سیره عملى بزرگان شیعه، نسبت‏به این روزفرخنده است.

امید است که جامعه شیعى، با اهتمام ورزیدن به عید ولایت ورهبرى، رشد خودشان را نشان دهند و با تکریم این حبل المتین‏استوار شیعه، دین خویش را نسبت‏به بنیادهاى اعتقادى ادا کنند.

نویسنده:جواد محدثى


» منتظر
»» نظرات دیگران ( نظر)

عید غدیر مبارک(پنج شنبه 87 آذر 21 ساعت 6:44 عصر )

» منتظر
»» نظرات دیگران ( نظر)

عید بزرک امامت بر شما عزیزان مسلمان وشیعه مبارک باشد(پنج شنبه 87 آذر 21 ساعت 6:40 عصر )

غدیر خم

غدیر خم نام ناحیه‌ای است بین مکه و مدینه که پیامبر اسلام در حجة الوداع علی را «ولی» پس از خود اعلام کرد. ?? ذی‌الحجه، سال‌روز این واقعه میان شیعیان به عید غدیر خم شهرت دارد.

محمد، پیامبر اسلام در بازگشت از آخرین حج خود تمام مسلمانانی که در حج شرکت داشتند را در محلی به نام غدیرخم جمع کرده و علی بن ابی طالب را به عنوان وصی برادر و جانشین خود از جانب خدا معرفی کرد. عبارت معروف «هر آنکس که من مولای او هستم، پس علی مولای اوست» قسمتی از خطابه بلند غدیراست که مورد تایید شیعیان و اهل تسنن است. گرچه در تفسیر «ولی» بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. در فرهنگ لغت عرب ولی به دو معنی آمده: ?- دوست؛ ?- صاحب اختیار به معنای جانشین و امام پس از پیامبر .

 

< type=text/java>
// if (window.showTocToggle) { var tocShowText = "نمایش"; var tocHideText = "نهفتن"; showTocToggle(); }
//]]>

جغرافیای غدیر خم

«غدیر خم» نام ناحیه‌ای است در میان مکه و مدینه که بر سر راه حجاج قرار دارد. غدیر خم نام محلی است که به خاطر وجود برکه‌ای در این محل، که در آن آب باران جمع می‎‌شده‌است، به این نام (غدیر خم) شهرت یافته‌است. غدیر در ? - ? کیلومتری جحفه واقع شده و جحفه در ?? کیلومتری مکه قرار دارد که یکی از میقاتهای پنجگانه می‌باشد. در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا می‌شود. غدیر خم به علت وجود مقداری آب و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان واقع می‌شد اما دارای گرمایی طاقت فرسا و شدید بود.[?]

 مسجد غدیر خم

مسجدی با وسعتی بالغ بر ?? متر مربع واقع در منطقه غدیر که در دو دهه اخیر بازسازی شد اما در شهریور ???? پیروان فرقه وهابیت در اقدامی شبانه آن را به ویرانه‌ای تبدیل کردند .[?]

 مسجد غدیر خم در روایات شیعیان

شیخ کلینی در کتاب کافی فصلی با عنوان «مسجد غدیر خم» آورده و چنین گفته‌است:

?- عبدالرحمن بن حجاج می‌گوید: «روز بود و من مسافر بودم از حضرت موسی بن جعفر(ع) درباره خواندن نماز در مسجد غدیر خم پرسیدم.

در پاسخ فرمود: در آن مسجد نماز بگزار، زیرا نماز در آن فضیلت بسیار دارد و پدرم همیشه به آن سفارش می‌کرد.»

?-حسان جمال می‌گوید: «امام صادق(ع) را از مدینه به مکه همراهی می‌کردم، وقتی به مسجد غدیر رسیدیم حضرت نگاهی به سمت چپ مسجد کرد و فرمود: آنجا جای پای رسول خدا(ص) است جایی که فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه ...»

?- ابان از امام صادق(ع) چنین روایت می‌کند: «نماز خواندن در مسجد غدیر مستحب است، زیرا که پیامبر(ص) در آن مکان امیرمؤمنان(ع) را به پا داشت (و او را به عنوان جانشینی خود به مردم معرفی کرد) و آن همان جایی است که خداوند حق را ظاهر ساخت.»

 جایگاه حدیث غدیر در میان مسلمانان

ماجرای غدیر خم با تفاوت‌هایی در کتب حدیث و تاریخ مسلمانان روایت شده‌است. به طوری که برخی از بخش‌های آن متواتر و قطعی است و برخی از بخش‌های آن چندان معتبر و مورد اتفاق نیست. در میان بزرگان و محدثین اهل سنت و به دنبال دقت آنان بر روی راویان و طرق متفاوت نقل حدیث غدیر، اندیشمندان بسیاری، حدیث غدیر را حدیثی حسن و عده کثیری روایت غدیر را روایتی صحیح دانسته‌اند و حتی در نزد عده‌ای از بزرگ‌ترین صاحبنظران اهل تسنن، با توجه به شمار فراوان راویان و طرق متعدد نقل حدیث، که روایت غدیر دارد، آنرا حدیثی متواتر ذکر نموده‌اند، که شکی در صحت آن نیست. [?] به عنوان نمونه محمد بن جریر طبری مفسر و مورخ معروف اهل سنت در کتاب «الولایة فی طرق الحدیث الغدیر» که اسقلالا در حدیث غدیر نوشته و آنرا از ?? طرق روایت نموده‌است.[?] همچنین حافظ ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عبدالحمن الکوفی معروف به ابن عقده در کتاب «جمع طرق حدیث الغدیر» این حدیث را با بیش از ??? طریق از صحابه پیامبر نقل کرده‌است.[?] همچینین شمس الدین محمد ذهبی، عالم اهل سنت، رساله جداگانه‌ای درخصوص طرق متعدد حدیث «رسالة طرق حدیث من کنت مولاه فهذا علی مولاه» نگاشته‌است. [?] همچنین عموم دانشمندان شیعه روایت ماجرای غدیر را متواتر می‌دانند.[?]

 سند حدیث غدیر در کتابها

کتب مفصلی در زمینه بحث‌های رجالی و تاریخی مربوط به سند حدیث غدیر تألیف شده‌است که بهترین نمونه آن کتاب الغدیر تألیف علامه بزرگ شیخ عبد الحسین امینی نجفی معروف به علامه امینی رضوان الله علیه‌است.

در این کتاب‌ها، اسماء راویان حدیث غدیر جمع آوری شده و از نظر رجالی در باره موثق بودن راویان بحث شده و تاریخچه مفصلی از اسناد و راویان حدیث غدیر تدوین شده و جنبه‏های اعجاب انگیز آن در زمینه‏های اسناد و رجال تبیین گردیده‌است. ذیلا به دو نمونه اشاره می‏شود :

ابوسعد مـسعودبن ناصـر سجستانی از علمای اهل سنت کتابی در هفده جز به نام الدرایه فی حدیث الولایه تالیف کرده و این حدیث را از صد و بیست صحابی نقل کرده‌است .

ابو المعالی جوینی می‏گوید: در بغداد در دست صحافی یک جلد کتاب دیدم که بر جلد آن چنین نوشته بود:«جلد بیست و هشتم از اسناد حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» و بعد از این مجلد بیست و نهم خواهد بود.» (?)

ابن کثیر می‏گوید:« کتابی در دو جلد ضخیم دیدم که طبری در آن، احادیث غدیر خم را جمع آوری کرده بود.» (?)

اگر چه کتاب برای معرفی در این زمینه بسیار زیاد است ولی در اینجا چند کتاب به عنوان راهنمایی و برای آگاهی از مباحث مربوط به سند حدیث غدیر معرفی می‏شود:

  1. تفسیر الطبری، ج ? ص ???
  2. الخصائص (السیوطی)، ص ??
  3. سنن الترمذی، ج ? ص ???
  4. صحیح الترمذی، ج ? ص ?? ، ج ? ص ??? ، ج ? ص ???
  5. صحیح مسلم، ج ? ص ????
  6. الطرائف، سید ابن طاووس، ص ??.
  7. کشف المهم فی طریق خبر غدیر خم، سید هاشم بحرانی
  8. بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ??، ص ??? و ???
  9. عوالم العلوم، شیخ عبدالله بحرانی،ج ??/? ص ??? تا ???
  10. عبقات الأنوار، میر حامد حسین هندی، جلد غدیر
  11. الغدیر، علامه امینی، ج ?، صص ?? تا ???، و ??? تا ???
  12. خلاصه عبقات الأنوار، علامه محقق سید علی حسینی میلانی دامت افاضاته، جلد غدیر

 رخداد غدیر خم

از آغاز ذی القعده سال دهم هجری که مقارن با آخرین سال زندگانی پیامبر بود، به تمام مناطق مسلمان نشین و طوائف و قبائل مسلمان عربستان خبر داد که وی در این ماه به مکه معظمه خواهد رفت و مراسم عمره و حج را به جای خواهد آورد و بدین ترتیب بزرگ‌ترین اجتماع مسلمانان شکل گرفت، که معروف به حجة‌الوداع است. [?]

با پایان حج محمد به سرعت دستور حرکت جهت اجتماع در غدیر خم را دادند. حتی دوازده هزار از اهل یمن - که برای رفتن به وطن خود باید مسیر دیگری را می‏رفتند - به دستور او با کاروان مسلمانان همراه شدند.[?]

در میان راه مکه و مدینه در غدیر خم، آیه قرآن نازل گردید:

«ای پیامبر! آن چه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده (به مردم) برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرسانده‏ای و خداوند از مردم نگاه‏ات خواهد داشت [?] [??]

در پی نزول این آیه، رسول خدا دستور دادند تا همه‏ی کاروانیان در آن محل اجتماع کنند، و در همان جا خطابه‏ی طولانی غدیر توسط پیامبر اکرم ایراد گردید.

برخی بخش‏های این سخنرانی - که در معرفی مقام امیرالمؤمنین می‏باشد - چنین است:

ای مردم! بدانید که خداوند علی ( علیه السلام)را ولی و امام شما قرار داده و اطاعت او را بر مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کنند، و بر شهری و روستایی و عجم و عرب و آزاد و مملوک و بزرگ و کوچک و سفید و سیاه واجب ساخته‌است.
آگاه باشید که « امیرالمؤمنین » غیر از این برادرم کسی نیست و پیشوایی مؤمنان پس از من بر کسی جز او روا نخواهد بود.
او جانشین من در امتم و پیشوای کسانی است که به من ایمان آورده‏اند و نیز جانشین من در تفسیر کتاب خداست.
خداوند دین شما را به واسطه امامت او کامل گردانید.
به دستورات او گوش فرا دهید تا در سلامت بمانید و از او پیروی کنید تا هدایت شوید.
ای مردم! من « صراط مستقیم »ام که خداوند شما را به پیروی آن امر فرموده‌است. آن گاه پس از من، علی ( علیه السلام)و پس از او، فرزندانم ( علیه السلام)از نسل او.
من (از جانب خداوند) دستور یافته‏ام که از شما در مورد آن چه که از سوی خداوند راجع به علی ( علیه السلام) امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او( علیه السلام) آوردم، بیعت بگیرم و دست شما را بفشارم.
خداوند به من امر کرده که از زبان‏های شما در مورد آنچه بیان نمودم - راجع به علی امیر المؤمنین ( علیه السلام)و امامانی که پس از او می‏آیند ( علیه السلام)و از من و از اویند، اقرار زبانی بگیرم و چنان که خبرتان دادم، نسل من از صلب علی ( علیه السلام)است.
همگی بگویید: «شنیدیم و اطاعت می‏کنیم و خرسندانه - در مقابل آن چه از سوی پروردگار ما و خویش درباره‏ی امامت علی امیرالمؤمنین( علیه السلام) و امامانی که از صلب او به دنیا می‏آیند( علیه السلام)، به ما رساندی - سر تسلیم فرود می‏آوریم. بر این عقیده زنده‏ایم و با آن می‏میریم و با آن (در قیامت) محشور می‏شویم. تغییر نمی‏دهیم و تبدیل و انکار نمی‏کنیم، تردید به دل راه نمی‏دهیم و از این عقیده بر نمی‏گردیم و پیمان نمی‏شکنیم.»

بعد از پایان خطابه، این آیه برپیامبر فروفرستاده شد:

امروز کافران از دین شما مأیوس شدند. پس از آنان نهراسید و از من (پروردگار) بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام داشتم و اسلام را به عنوان دینتان پسندیدم[??] [??]


مراسم بیعت مسلمانان با پیامبر و امیر المؤمنین علیه السلام ‏سه روز به طول انجامید و حتی بانوان با قرار دادن دست خود در ظرف بزرگ آبی که در سوی دیگر آن در درون خیمه، دست پر صلابت امام علی علیه‏السلام قرار داشت، بیعت خود را اعلام می‏کردند.

به نظر شیعه منافقین که گروه قابل توجهی را تشکیل می‏دادند، در ماجرای غدیر و به اراده الهی، نتوانستند نیات پلید خود را آشکار و عملی سازند. اما در میان جمعیت شبهه افکنیهایی نسبت به اقدام پیامبر انجام می‏دادند و شخصی به نام «حارث فهری» را تحریک نمودند تا نزد رسول بیاید و علی رغم همه تصریحات حضرت در ضمن خطبه، سؤال کند که آیا آن چه در مورد علی بن ابی طالب (علیه السلام) گفتی از جانب پروردگار بود یا از جانب خود؟ نبی اکرم در پاسخ فرمودند:

«خداوند به من وحی کرده‌است و واسطه‏ی بین من و خدا جبرئیل است و من اعلام کننده‏ی پیام خدا هستم و بدون اجازه‏ی پروردگارم، خبری را اعلام نمی‏کنم.»

حارث که شدت غضب و غیظ نسبت به امیرالمؤمنین‏علیه السلام همه‏ی وجودش را گرفته بود گفت: «خدایا اگر آنچه (حضرت) محمد می‏گوید حق و از جانب تو است، سنگی از آسمان بر ما ببار و یا عذاب دردناکی بر ما بفرست.»

در پی این سخن، در مقابل دیدگان بهت زده‏ی حاضران سنگی از آسمان بر سر او فرود آمد و هلاکش گرداند.

علامه‏ امینی(?) فهرست ده‏ها منبع از اهل تسنن، که ماجرای یاد شده را به عنوان شأن نزول آیه‏ی اول سوره‏ی معارج یاد کرده‏اند، ذکر نموده‌است. ترجمه‏ی آیات اول این سوره چنین است:

«درخواست کننده‏ای، عذابی را طلب کرد که (آن عذاب) اتفاق افتاد
عذابی که هیچ چیز نمی‏تواند آن را از حق پوشان دور نماید
عذابی از سوی خداوند صاحب»

» منتظر
»» نظرات دیگران ( نظر)

فصل سوم جهانی شدن(چهارشنبه 87 شهریور 20 ساعت 4:25 عصر )

فصل سوم

چشم انداز از بالای برج جهانی

آسمان خراش اقتصاد جهانی باید طوری ساخته شود که در برابر زلزله های اقتصادی مانند فروپاشی های مالی و رکودهای اقتصادی مقاومت کند و فرو نریز د . این زلزله های اقتصادی از زیربنای بی ثبات سرمایه داری که جهانی شدن روی آن قرار گرفته برمی خیزند. سرمایه داری زلزله های اقتصادی فراوان دارد و بربستری سنگی نیز نیارمیده است . زمین لرزه های مهم آنهایی هستند که طبقات بالای برج یعنی نشستنگاه کشورهای ثروتمند را می لرزانند. آمریکا لوکوموتیو اقتصاد جهان است . فقط آمریکاست که سیاست های مالی و پولی ضد ادواری اعمال می کند تا با رکود مبارزه نماید. اروپا و ژاپن به همین قانعند که لوکوموتیو اقتصادی آمریکا قطار اقتصا دی آنها و بقیه کشورهای جهان را به جلو براند و اگر لوکوموتیو آمریکا توقف کند، اروپا و ژاپن دست روی دست می گذارند و منتظر می مانند که لوکوموتیو آمریکا دوباره راه بیفتد . شرکت های جدید که در صنعتی جدید وارد می شوند، مثل این است که در لاتاری شرکت کرده باشند. کسی نمی داند که چه خواهد شد . الگوهای جدید کسب وکار باید آزمایش شوند . بیشتر آنها جواب نمی دهند. بسیاری از شرکت ها که به آزمایش این الگوهای جدید دست می زنند، ورشکسته می شوند :

چندتایی هم خیلی موفق می گردند. چنین چیزی بارها و بارها اتفاق افتاده است . صنعت اتومبیل را ملاحظه کنید. قبل از سال 1929 حدود 2000 شرکت خودروسازی به وجود آمد. هر دوچرخه سازی مثل هنری فورد اتومبیل ساز شد . اما در آخر د ه ه 1950 فقط سه شرکت در این صنعت باقی ماندند فورد، جنرال موتورز و کرایسلر. تمام کسانی که سهام این شرکت ها را خریده بودند در د هه 1950 ثروتی عظیم به هم زدند . اما افراد دیگر پول خود را از دست دادند.

 

 راز بقای این شرکت ها چنین بود:

فورد برای ساخت اتومبیل الگویی اختراع کرد: خط مونتاژ، ساخت قطعات و مدیریت زنجیره تأمین.جنرال موتورز الگوی تجارتی فروش اتومبیل اختراع کر د : تغییر سال به سال مد ل ها و رنگ ها . جنرال موتورز می دانست که خودرو نشانه تشخص صاحب آن است، بنابراین با یخچال او فرق دارد.

کرایسلر چند شرکت بسیار موفق را ادغام کرد و با قدرت در صحنه حاضر شد و در سال 1998 با شرکت آلمانی مرسدس بنز ادغام شد.

اما در بحبو حه انقلاب های صنعتی تشخیص الگوهای موفق کسب وکار بسیار دشوار است . هر صنعتی جدید در جریان رشد و توسعه، ابتدا از دو ره خوش بینی مفرط و پرهیاهو می گذرد که همه چیز به کام است و بعد به دوره ای می رسد که هیاهو می خوابد و بدبینی مفرط می رسد. در این دوره هیچ کاری به خوبی پیش نمی رود. روحیه جو یندگان طلا زنده می شود. همه می خواهند ثروتمند شوند . بعضی حسابها درست از آب درمی آیند. ولی بیشتر تیرها به سنگ می خورند. اما به آسانی نمی توان فهمید که الگوهای کسب وکار انگشت شمار موفق کدامند.

مدل های اقتصادی برای بیان نیروها و فشارهای بنیادی خوبند، اما هیچ مدل اقتصادی نمی تواند زمان وقوع حوادث را پیش بینی کند . پیش بینی رکودها و سپس جلو وقوع آنها را گرفتن ادعای پوچی است . کسی که از این پیش بینی ها بکند معقول به نظر نمی رسد و در نتیجه مشتریان را از دست می دهد.

حباب های مالی و رکودهای اقتصادی بزرگ، رسوایی های مالی در پی دارند . هر دو ر ه رونق سرمایه داری به یک رسوایی ختم می شود. در پایان دو ر ه رونق فشارهای فراوانی پدید می آیند که عمر دوران رونق را اندکی طولانی تر کنند . هر کس باید خود را بر اعداد و ارقام برساند (درآمدها و سودها باید تا حد توقع تحلیل گران افزایش یابند) و فشاری که پشت سر این امر وجود دارد، همه شرکت های بزرگ و کوچک را دربر می گیرد.

برای مقابله با رسوای ی های ذاتی سرمایه داری، دو راه وجود دار د . راه اول و راه درست این است که با صدای بلند به سرمایه گذاران کوچک بگوییم که بازی غل و غش دارد و شرایط بازی برای آنها و سرمایه گذاران بزرگ یکسان نیست.

راه دوم و راه غلط این است که وانمود شود می توان مقرراتی وضع کرد که جلو رسوایی های مالی آینده را بگیرد و به خرد ه پاها شانس برابر بدهد . خود این فریبی است بزر گ تر از همه فریب ها. هیچ مقرراتی نمی تواند انصاف و عدالت و شفافیت کاملی را تضمین نماید. دولتی که غیر از این بگوید درغگو است.

 

در سال 2003 ژاپن، اروپا و آمریکا دچار کندی یا توقف رشد بودند . وقتی که هر سه منطقه توسعه یافته که گاهی گروه سه تایی نامیده می شوند، هم زمان گرفتار شوند، راه اندازی مجدد اقتصاد جهان دشوارتر کار هر یک از آنها را آسان تر می کند، اگر این سه V می شود. درست همان طور که پرواز غازها با آرایش قدرت بزرگ اقتصادی با هم پرواز کنند، عملکرد اقتصاد جهان بهتر می شود . اگر ژاپن و اروپا اراده می کردند که لوکوموتیوهایی مستقل باشند، قطار اقتصادی جهان نر م تر حرکت میکرد. یعنی اگر لوکوموتیو آمریکایی از کار می افتاد آن دوتای دیگر قطار را راه می بردند. اگر یکی از آنها یا هر دو از کار می افتادند، لوکوموتیو آمریکایی کار می کرد. اقتصاد جهانی با سه لوکوموتیو از نظر فنی دشوار نیست .

 مشکل واقعی  تغییر طرز فکر است . اروپا و ژاپن باید بخواهند که لوکوموتیو شوند نه این که به واگن بودن خود قانع باشند.

جهانی شدن، سرمایه داری و فناوری، رشد ثروت کسانی را که در بالای هرم جهانی زندگی می کنند، شتاب می بخشد. اما در بین برندگان نیز بازنده داریم . برخی از افراد و خانواد ه ها به رغم همه پیشرفت ها از نظر اقتصادی به طور مطلق یا نسبی عقب می مانند. حقیقت این است که نابرابری درآمدها رو به افزایش است . با این که غالباً گناه این نابرابری را به گردن جهانی شدن می اندازند، این یکی از عواملی است که کشورهای جهان اول را به سوی نابرابری می راند. بدبختانه، هر سه انقلا ب هم زمان امروزی شکاف بین طبقه وسط و طبقه بالا را عمیق تر می سازند. و شگفت آور آنکه تهی دستان برعکس فاصله خود را با طبقه وسط حفظ می کنند.

نابرابری همیشه بوده است . در طول تاریخ امری طبیعی و تغییرناپذیر تلقی می شده است . اما این نابرابری اقتصادی بعد از انقلاب صنعتی اول است که مسئله ای اجتماعی و سیاسی می شود.

 

 چهار دلیل برای این امر وجود دارد:

1. پیش از اختراع ماشین بخار درآمد سرانه کشورهای فقیر وغنی تفاوت چندانی نداشت.

2. هنگامی که تولید کارخانه ای می شود و به اختلاف آب و هوا، بارندگی و حاصل خیزی زمین بستگی ندارد، انسان ها اگر بخواهند می توانند میزان و توزیع تولید اقتصادی خود را کنترل نمایند.

3. پیش از اولین انقلاب صنعتی، بین خورد و خوراک، اندازه اتاق خواب و تعداد خد مه اشخاص تفاوت دیده می شد، اما این عوامل حد و مرزی محدود داشتند. اما با ظهور محصولات کارخان های و تسهیل امر مسافرت، چیزهایی می شد خرید که سطح زندگی شخص را بالا ببرند . داشتن درآمد بیشترمعنی پیدا کرد، نابرابری در درون کشور جلب توجه می نمود.

4. با ظهور دموکراسی این عقیده پیدا شد که انسا ن ها برابر آفریده شد ه اند و بنابراین دست کم از نظر دستیابی به فرصت برای ثروتمند شدن، حقوق برابر دارند . دموکراسی (هر نفر یک رأ ی ) نشان از درج های از برابری اقتصادی دارد. اکثر رأی دهندگان باید احساس کنند که از نظام اقتصادی بهره مند هستند تا این نظام را عادلانه بدانند. به همین دلیل است که همه دموکراسی ها بر رفاه اجتماعی و تعدیل و بازت و زیع ثروت تأکید می ورزند و دولت ها ناگزیرند به اکثریت رأی دهنده چیزی بدهند.

نظر یادتون نره


» منتظر
»» نظرات دیگران ( نظر)

   1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های وبلاگ
حاصل زندگیم و امید زندگیم
شروعی دوباره با رویکرد آموزشی
تشکر
آرزوی قبولی در آزمون وکالت
عید نوروز
با تریک عید نوروزبر همه ایرانیان
عید غدیر در سیره اهل‏بیت(ع)
عید غدیر مبارک
عید بزرک امامت بر شما عزیزان مسلمان وشیعه مبارک باشد
فصل سوم جهانی شدن
ماه میهمانی خدا
چرا روزه بگیریم؟
ماه مبارک رمضان مبارک باد
ایران در المپیک 2008 تا کجا رفته است؟
ادامه مقوله جهانی شدن
[همه عناوین(39)]
 RSS 
 Atom 

بازدیدهای امروز: 3  بازدید
بازدیدهای دیروز: 2  بازدید
مجموع بازدیدها: 45906  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

» لینک دوستان من «
» اشتراک در خبرنامه «