راستگویی
اگر انسان به آثار معجزهآسای راستگویی پی برده باشد بیشتر شیفتهی راستگویی میشود و راستگویی را جزئی از برنامههای زندگی خود قرار میدهد.
نخستین تأُثیری که صدق و راستی از خود به یادگار میگذارد مسأله جلب اطمینان و اعتماد در همکاریهای دستهجمعی است.
میدانیم که اساس زندگی انسان کار گروهی است و هنگامی کار گروهی امکان پذیر است که افراد گروه نسبت به یکدیگر اطمینان داشته باشند و اطمینان در صورتی حاصل میشود که صداقت و امانت در میان افراد گروه حاکم باشد.
مثلاً سیاستمداری که یک یا چند بار به مردم دروغ گوید به سرعت نفوذ و اعتماد خود را در میان مردم از دست میدهد.
به این ترتیب میتوان گفت :
1- پایه و اساس هرگونه پیشرفت معنوی و مادی در اجتماع اعتماد متقابل برخاسته از صدق و راستی است.
2-صداقت و راستی به انسان آبرو و شخصیت میدهد در حالی که دروغ مایه رسوایی و بیآبرویی است.
3-صدق و راستی و امانت به انسان شجاعت و شهامت میبخشد در حالی که انسان دروغگو و خائن همیشه در ترس به سر میبرد چرا که شاید دروغ و خیانت او نمایان شود.
4-راستگویی انسان را از بسیاری از گناهان نجات میدهد چرا که میداند اگر خلافی انجام دهد به گناه خود اعتراف میکند پس گرد گناه نمیرود .
5-صدق و راستی بسیای از مشکلات را از بین میبرد و راه رسیدن به مقصد را آسان میکند مثلاً حجم پروندههای حقوقی به حداقل میرسد.
راستگویی در قرآن:
یکی از بارزترین نشانههای شخصیت انسانی صدق و راستی است که هرگاه با امانت همراه باشد مجموعهی شخصیت انسان را نشان میدهد.
راستگویی و امانت ریشهی مشترکی دارند زیر راستگویی چیزی جز امانت در گفتار و امانت چیزی جز صداقت در عمل نیست.
افراد راستگو دارای صفاتی چون شجاع، کمطمع، با اخلاص و دور از تعصبند در حالی که دروغگویان معمولاً افرادی ترسو، ریاکار، متعصب، طماع هستند در یک کلمه میتوان گفت: راستی و درستی دو کلید برای کشف باطن اشخاص از جنبههای مختلفند.
در قرآن آیات زیادی در باره صدق و راستی آمده است که ما در اینجا به بیان برخی از آیات میپردازیم:
خداوند میگوید: امروز روزی است که راستی راستگویان به آنها سود میبخشد، برای آنها باغهایی از بهشت است که نهرها از زیر (درختان) آن میگذرد و تا ابد در آن جاودانه میمانند، هم خداوند از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنودند. این، رستگاری بزرگی است.
اطاعت و سخن سنجیده برای آنان بهتر است و اگر هنگامی که فرمان جهاد قطعی میشود به خدا راست گویند (و از در صدق و صفا درآیند) برای آنها بهتر میباشد. ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان میکنیم،) باید علم خدا درباره کسانی که راست میگویند و کسانی که دروغ میگویند تحقق یابد.
هدف این است که خداوند صادقان را به خاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هرگاه اراده کند غذاب نماید یاد (اگر توبه کنند) توبه آنها را بپذیرد چرا که خداوند آمرزنده و مهربان است.
راستگویی در روایات:
دربارهی راستگویی روایات زیادی از معصومین علیهمالسلام آمده است و این نشاندهندهی اهمیت راستگویی در اسلام است.
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
صدق شمشیر خدا در زمین و آسمان است، هر کجا آن را فرود آورد، کارگر میشود.
امیرالمؤمنین در این باره میفرماید:
صدق شریفترین اخلاق افراد صاحب یقین است
کسی از رسول خدا پرسید: عملی که انسان را بهشتی میکند چیست؟ فرمود:
راستگویی، زیرا هنگامی که انسان راست بگوید نیکوکاری میکند و هنگامی که نیکوکاری کند ایمان آورده و هنگامی که ایمان بیاورد داخل بهشت میشود.
عرض کرد ای رسول خدا عملی که انسان را دوزخی میکند چیست؟ فرمود: دروغ است، هنگامی که دروغ بگوید کار بد انجام میدهد و هنگامی که کار بد انجام میدهد کافر میشود و هنگامی که کافر شود داخل دوزخ میگردد.
علیعلیهالسلام میفرماید:
هنگامی که خدا کسی را دوست بدارد خداوند راستگویی را به قلب او میافکند.
این بحث را با حدیثی دیگر از امیرمؤمنان علی علیهالسلام پایان میدهیم:
چهار چیز است که به هر کس داده شود خیر دنیا و آخرت به او داده شده راستگوییدر سخن، اداء امانت، نگهداری شکم از حرام و حسن خلق.
از مجموع احادیث نکات مهم زیر دربارهی راستگویی به خوبی استفاده میشود:
1- یکی از طرق، آزمایش مردم، آزمایش افراد صاحب ایمان راستگویی است.
2- دعوت به راستگویی جزء برنامه اصلی تمام پیامبران بوده است.
3- راستگویی سبب پاکی عمل است.
4- مقام والای انسان در پیشگاه خدا در گرو راستگویی است.
5- گرامیترین مردم راستگویانند.
6- راستگویی سبب نجات در آخرت است.
7- راستگویی قویترین ستون دین است.
8- راستگویی کلید بهشت است.
9- راستگویی نشانهی محبوبیت انسان در پیشگاه خداست.
10- آن کسی که راستگو است خیر دنیا و آخرت را نصیب خود میکند.
با توجه به آثار دهگانهای که مطرح شد به خوبی روشن میشود کمتر صفتی از فضایل اخلاقی به پای صفت راستگویی میرسد.
انگیزه های راستگویی :
انگیزههایی که سبب صادق بودن انسان میشود عبارتند از:
الف) اعتماد به نفس و نداشتن عقده حقارت انسان را به راستگویی دعوت میکند
ب)شجاعت و شهامت ذاتی و اکتسابی سبب میشود که انسان واقعیتها را بگوید.
ج) پاک بودن حساب و نداشتن نکته ضعف سبب گرایش انسان به راستی میشود
در حالی که آلودگان برای پوشانیدن عیوب خود به سراغ دروغ میروند.
د) از همه مهمتر ایمان به خدا و روز جزا و برخورداری از تقوای الهی عامل اصلی صدق و راستی است.
در حدیث معروفی در نهجالبلاغه آمده است:
نشانهی ایمان آن است که راستگویی را در آنجا که به تو زیان میرساند به دروغ که در آنجا سود دارد مقدم داری.
با این که این واژههایی است که همگی با معنی و مفهوم آن آشنا هستیم در عین حال در میان دانشمندان در تعریف آن گفتگوهای زیادی است، بعضی صدق و راستگویی را به معنی مطابقت محتوای سخن با واقعیت ذکر کردهاند، در حالی که بعضی دیگر آن را مطابقت با تشخیص و اعتقاد گوینده میدانند، و از آیه شریفه سوره منافقون برای این سخن استمداد جستند،
آنجا که میفرماید: «هنگامی که منافقان نزد تو آیند میگویند ما شهادت میدهیم که یقیناً تو رسول خدایی، خداوند میداند که تو رسول او هستی ولی خداوند گواهی میدهد که منافقان دروغگو هستند »