جهانی شدن
مقدمه
ما در معرض تحولات گوناگون جهانی شدن از جمله ظهور صنایع جهانی ارتباطات، رشد شرکت های چند ملیتی، تأثیر بازارهای مالی جهانی، گرم شدن سیا ره زمین و اقدامات بین المللی مربوط به حقوق بشر قرارگرفته ایم. عوامل فوق به اید ه جامعه جهانی اهمیت خاصی بخشید ه اند . بشر امروز می داند که محدودیت های جغرافیایی هر روز کمتر شده و جهان به یک مکان واحد تبدیل می شود.
مفهوم جهانی شدن به تدریج وارد محا فل علمی شده است . این مفهوم تا اوایل دهه 1980 اعتبارعلمی چندانی نداشت ولی از آن به بعد، کاربرد مفهوم کاملاً جهانی شده است . اغلب جنبه های جهانی شدن در واقع تعهد و انعکاسی است که هم شامل افزایش سطح برنامه ریزی تجاری برای بازاریابی در سطح جهان و هم اقداماتی می شود که از سوی جنبش طرفداران محیط زیست برای حفظ سیاره زمین به عمل می آید.
مفهوم جهانی شدن از لحاظ ایدئولوژیک شبه ه انگیز است . زیرا همانند مفهوم نوگرایی که قبلاً مطرح بود، توجیه کننده این اندیشه است که گسترش فرهنگ غربی و جامعه سرمایه داری محصول نیروهایی است که از کنترل انسان خارجند و در جهت تغییر جهان عمل می کنند. این واقعیتی کتما ن ناپذیر است که مرحله جهانی شدن با این تحولات همراه است . جهانی شدن نتیجه مستقیم گسترش فرهنگ اروپایی ازطریق مهاجرت، استعمار، و تقلید فرهنگی به سراسر کره زمین است . این پدیده همچنین به طور ذاتی ازطریق فعالیت های سیاسی و فرهنگی با الگوی توسعه سرمایه داری همراه است . اما این گفته به این معنا نیست که سراسر سیا ر ه زمین باید غربی یا سرمایه داری بشود، بلکه به این معناست که هر نظام اجتماعی باید وضعیت خود را نسبت به غرب سرمایه داری سامان دهد یا رابطه و نسبت خود را با آن بداند.
جهانی شدن فرآیندی است که از ابتدای تاریخ بشر وجود داشته و با نوگرایی و توسعه سرمایه داری هم زمان بوده و از همان زمان تأثیرات آن رو به فزونی بوده است، اما اخیرًا شتابی ناگهانی در آن پدیدار شده است . جهانی شدن یک فرآیند متأخر است که با سایر فرآیندهای اجتماعی نظیر فرا صنعتی شد ن وفرانوگرایی یا شالوده شکنی سرمایه داری همراه است.